همینطور که صاحب مغازه لایهلایه پسته و گردو و کنجد و شیره و عسل رو به معجون اضافه میکنه به خاطر بیارید که روزگاری انجام عمل شنیع درست کردن و خوردن معجون در ملاعام ممنوع بوده و ممکن بود برای شما و صاحب مغازه گرون تموم بشه!
هر سال، با گرم شدن هوا، علاج کار برای ما ایرانیهای خلاق، ابداع انواع نوشیدنیهای خنک و البته لذیذه؛ از شربت خاکشیر و تخمشربتی و بهلیمو بگیر، تا آب انار و آب طالبی و بستنی و فالوده؛ «معجون» هم یکی از اون ابداعات بیبدیل ماست که علاوه بر اینکه دل و جون آدم رو خنک میکنه، به واسطهی ترکیباتش، خوراکی مقوی و خوشمزهای محسوب میشه.
چرخِ روزگار برای این خوراکی خوشمزه هم بازیها داشته! شاید بچههای دهه شصت – و البته کسانی که فیلم نهنگ عنبر رو دیدهان – یادشون بیاد که زمانی تولید و فروش معجون ممنوع بود، تا جایی که به صورت قاچاقی، در زیرپلهها و پشت دخلها ساخته و در کوچهپشتیها، با دلهره فراوون خورده میشد! اما چرا؟
دلیلی رسمی برای این ممنوعیت عجیب اعلام شد: «غیربهداشتی» بودنش؛ اما احتمالا ممنوعیت اون به دلیل این بوده که به خاطر مواد اولیهی به کار رفته در اون، باعث افزایش قدرت جنسی میشده و به نوعی یه محرک تمایلات جنسی شناخته میشده؛ گزارهای بیپایه و اساس و برخاسته از نقل قولهای کوچه و بازار.
یکی از پاتوق های اصلی دوستداران و علاقمندان معجون، خیابون شاهپور سابق، یا وحدتاسلامی کنونیه. این خیابون که از شمال به جنوب یکطرفهست، از میدون حسنآباد تا شوش کشیده شده و یکی از شاهراه های اصلی تهران در گذشتهای نهچندان دور محسوب میشده. اما چرا اینجا راسته شد؟
سالها پیش از اینکه مردم برای فرار از گرمای تابستون، به آبمیوه و بستنی و معجون پناه بیارن، لیموناد و نوشابه و آبخنک تگری، تنها راه چاره بود؛ تا اینکه «آبمیوهفروشی نشاط»، حوالی خیابون قزوین شروع به کار کرد و با گرفتن آبمیوههای طبیعی و ریختنشون توی لیوانهای بزرگ شیشهای همراه با یخ، مردم تهران رو با پدیدهی آبمیوه مواجه کرد، و شد اولین آبمیوهفروشی تهران!
این روند خلاقیت همینطور ادامه پیدا کرد تا اینکه اواخر دههی چهل، که دو برادر به اسمهای «مصطفی و محمد ابراهیمی»، با ترکیب کردن مغزیجات و عسل و شیر و خامه به کشف ترکیب معجون نائل شدن و دوتا مغازه در حوالی شاهپور گرفتن و کار رو شروع کردن….
مردم هم با چشیدن مزهی معجون، حسابی دلباختهی این نوشیدنی شدن و در نتیجه، کار این دو برادر حسابی سکه شد. مغازههای دیگه هم که استقبال مردم رو میدیدن، معجون رو به لیست محصولاتشون اضافه کردن هر کسی هم کموبیش تغییراتی توی این ترکیب میداد، یکی مسقطی میذاشت روی محصول نهایی، دیگری بستنی سنتی رو وارد معادله میکرد، اون یکی گل سرخ و گلاب اضافه میکرد به ترکیب. اینطور بود که راستهی خیابون شاهپور، تا به امروز به پاتوق عشاق معجون تبدیل شد.
البته نزدیک بودن باشگاههای ورزشی تهرانِ اون زمان مثل، «زورخانهی پولاد» که محل تمرین غلامرضا تختی بود، «فردوسی»، «سعدیان» و «دخانیات» به خیابون شاهپور و خیل ورزشکارهایی که هنوز به مکمل و پودر پروتئین دسترسی نداشتن و تنها راه تقویت عضلاتشون خوردن کله پاچه و آبمیوه طبیعی و معجون بود باعث شد این راسته حسابی سر زبونها بیوفته.
حالا دیگه خبری از مغازههای برادران ابراهیمی نیست و بین اینکه کدوم یک از معجونیهای این خیابون اولین و اصیلترین هستن ادعا زیاده، از معجونی «تک شاهپور» که خودش رو مخترع و کاشف این طعم میدونه تا معجونی «علی بابا» که سال تاسیسش رو بزرگ به سردرش زده.
هرکدوم از معجونفروشیها، به شیوهی خودشون این ترکیب رو سرو میکنن، از مخلوط کردن تمام مواد و یکدست کردنشون تا لایه لایه ریختن مواد روی هم، از سفتی و نریز بودنشون تا چربتر و پرمغزتر بودنشون. شاید همین اختلاف در سبک ارائهی معجون و اضافه کردن یک ماده جدید به این ترکیبه که باعث شده هرکسی خودش رو صاحب سبک بدونه و اختلاف آرا پیش بیاد.
اگر هوس کردین دلی از عزا در بیارید و حین گشتوگذار در حوالی میدون قزوین یک خوراکی پرانرژی بخورید، حتما سری به این راسته بزنید و حرکات آکروباتیک فروشندهها با پارچ معجون رو از نزدیک ببینید!
وقتی از متروی پانزده خرداد واقع در خط یک متروی تهران (خط قرمز رنگ) که در چهارراه گلوبندک مستقره پیاده میشید، کافیه خود خیابون پانزده خرداد رو به سمت غرب برید تا به تقاطع خیابون ابوسعید با خیابون وحدت اسلامی (شاهپور سابق) برسید. بعد، از اون تقاطع به سمت جنوب برید و ویتامینهها و معجونفروشیها خودشون رو به شما نشون میدن. خیابونهای فروزش و فرهنگ هم تعدادی از این مغازهها رو در خودشون جا دادهان.
تبریز، به کبابش مشهوره جدیدترین رستوران آواپلت یعنی «پِ کباب»، اومده تا مزههای قدیمی رو…
به فصل سلطنت کافههایِ دارای فضای سبز رسیدیم و آشپزخونهی مجموعهی «ریشه ۲۹» در فرشته…
نوروز امسال، یعنی ۱۴۰۴، تصمیم گرفتیم همونطور که در تولید محتوای دیجیتال فعالیم، سرکی هم…
در طبقهی همکف بنای سربهفلک کشیدهی «فَرمِهر» در محلهی دربند، «فود پارک کربن» شروع به…