/

نیایشگاه صلیب مقدس

نیایشگاه صلیب مقدس در باشگاه آرارات ارامنه

گفته شده در زمان ارائه‌ی طرح «نیایشگاه صلیب مقدس»، وقتی که مقامات بلندپایه‌ی کلیسای ارامنه به رُستُم وُسکانیان، طراح و معمار این بنا، تقلید طرحی مشابه کلیسای انطاکیه سوریه رو پیشنهاد می‌دن، اون در پاسخ می‌گه: «عالیجنابان، بنده یا این طرح را می‌سازم، یا هیچ چیز نمی‌سازم». و با این پافشاری بود که یکی از بناهای مهم تاریخ معماری مدرن ایران در «مجموعه‌ی آرارات» پدیدار شد….

زنده‌یاد رُستُم وُسکانیان (۱۳۹۲-۱۳۱۱) از چهره‌های کمتر شناخته‌شده‌ی تاریخ معماری معاصر ایران، در یک خانواده ارمنی در تبریز به دنیا اومد. او در طی دوران تحصیل موفق به دریافت بورس دولتی مدرسه‌ی هنرهای زیبای پاریس شد. وُسکانیان پس از تکمیل تحصیلات و بازگشت به ایران در سال ۱۳۴۳، به همکاری با هوشنگ سیحون و کار در دانشگاه تهران به عنوان مدیر گروه معماری مشغول شد.

رستم وسکانیان معمار

در ۱۳۵۰، وُسکانیان مهم‌ترین ماموریت کاری عمر خودش رو عهده دار شد؛ ساخت یک مجموعه‌ی ورزشی به  مساحت ۲ هکتار با استادیومی ۱۰ هزار نفره، به اضافه‌ی بنای یادبودی به پاس خفتگان آرامستان آرارات. مکان این مجموعه‌ و باشگاه بزرگ، در زمینی در محدوده‌ی ونک تعیین شده بود؛ در قطعه زمینی که از قرن هفدهم میلادی یکی از قبرستان‌های ارامنه بود و آرامستان مذکور هم، همونجا واقع شده بود.

«مادور» یا «نیایشگاه صلیب مقدس»، یعنی بخش یادبود پروژه‌ی آرارات، پس از انقلاب ۱۳۵۷ و ما بین جنگ ایران و عراق، در سال‌های ۶۴ تا ۶۶ توسط وُسکانیان به جنوب شرقی مجموعه اضافه شد.

فضای ورزشگاه آرارات
آرامستان باشگاه آرارات
مادور یا نیایشگاه صلیب مقدس اثری از رستم وسکانیان
«مادور» یا «نیایشگاه صلیب مقدس»، یعنی بخش یادبود پروژه‌ی آرارات، پس از انقلاب ۱۳۵۷ و ما بین جنگ ایران و عراق، در سال‌های ۶۴ تا ۶۶ توسط وُسکانیان به جنوب شرقی مجموعه اضافه شد.

اگرچه وُسکانیان و سفارش‌دهندگان بر سر ساخت بنای یادمان و یادبود توافق کرده بودن، اما مقام اسقفی، شدیدا اعتقاد به ساخت کلیسا و عبادتگاه داشت. می‌شه اینطور گفت که نیایشگاه صلیب مقدس یک کلیسا و بنایی یادبود برای خفتگان آرارات و شهیدان ارمنی جنگ ایران و عراق به شمار می‌آد. از کلیساهای دیگه‌ای که در هم‌نشینی با آرامستان هستند، می‌شه به قلعه‌ی ارامنه در همون محدوده‌ی ونک اشاره کرد.نیایشگاه صلیب مقدس رو می‌شه بازتعریفی مدرن از ساخت کلیساهای ارامنه در نظر گرفت. این بنا در بنیان خودش، به یکی از مشهورترین کلیساهای قرون وسطای ارامنه، یعنی «کلیسای جامع صلیب مقدس» در جزیره‌ی «آکدامار»، واقع در دریاچه‌ی «وان» ترکیه، وفادار بوده و یادآور این بناست.

«کلیسای جامع صلیب مقدس» در جزیره‌ی «آکدامار»، واقع در دریاچه‌ی «وان» ترکیه
«کلیسای جامع صلیب مقدس» در جزیره‌ی «آکدامار»، واقع در دریاچه‌ی «وان» ترکیه

نیایشگاه مادور یه مکث هوشمندانه در تاریخ توسط یه معماره که روح دوران قرون وسطی و دوران مدرن رو با هم وارد گفتمان کرده؛ وسکانیان، بنایی رو پدید آورده که با اینکه پیشرو و مدرن محسوب می‌شه، اما از ریشه‌های تاریخی خودش هم به راحتی عبور نمی‌کنه.

جزئیات نیایشگاه صلیب مقدس؛ سازه‌ای بتنی و مدولار
معماری نیایشگاه صلیب مقدس

نیایشگاه صلیب مقدس، یه حجم بتنی بی‌پیرایه، مدولار (متشکل از اجزاء تکرارشونده‌ی کوچک‌تر  که کنار همدیگه گذاشته شده‌ان) و تندیس گونه‌ست. با نگاه کردن به این بنا، تناسب، تقارن و تکرار رو در بستری مدرن می‌بینیم. در حقیقت این نیایشگاه، تداوم میراث معماری ارمنستان در فرمی مدرنیستیه و دارای کیفیتی ویژه در معماری معاصر بناهای مذهبیه. برای همینه که نیایشگاه مادور جلوه‌ای از بلوغ معمار در فهم و درک مدرنیسمه.

در مراحل شکل‌گیری حجم بتنی بنا، خلاقیت و رویکرد هنرمندانه‌ی وُسکانیان در ساخت قالب‌های چوبی برای اجرای طرح این نیایشگاه، بی‌بدیل بود. شکل قالب‌گیری و اجرای بتن‌ریزی این بنا در طی سال‌های جنگ هشت ساله، در نوع خودش نظیر نداشت.

به این علت می‌گیم سال‌های جنگ که در اون دوره در کنار تموم کمبودهای دارو و مواد غذایی و تجهیزات پزشکی و… که می‌دونیم و شاید از نزدیک لمسش کرده باشیم، کمبود مصالح ساختمانی هم وجود داشت. علت وجود این تعداد از ساختمون‌های سه، چهار طبقه‌ی آجر سه سانت در تهرانِ حال حاضر هم همینه. اینکه در اون دوران چنین شاهکاری شکل بگیره و در این دوران حفظ بشه، یک معجزه‌ست!

نیایشگاه صلیب مقدس یا مادور در باشگاه آرارات
نیایشگاه صلیب مقدس از منظر معماری

نیایشگاه صلیب مقدس، آخرین اثر رُستُم وُسکانیان در تهران بود. اثری که وُسکانیان به شکل خستگی‌ناپذیری بر تمام مراحل اجرا و ساختش نظارت داشت. او در سال ۱۳۶۷، در حالی تهران رو به مقصد کالیفرنیای جنوبی ترک کرد که میراثی جاودانه در تاریخ ساخت بناهای مذهبی از خودش در شهر تهران به جا گذاشته بود. وُسکانیان پس از این در آمریکا به نقاشی پرداخت و ظرفیت‌های ذهن مستعد و دستان توانمند خودش رو این بار با قلم مو و بوم آزمود.

نقاشی‌ آخرین امپراتور از رستم وسکانیان
نقاشی‌های رستم وسکانیان

برگردیم به خود فضای باشگاه فرهنگی-ورزشی آرارات.

از وسعت مجموعه‌ی آرارات گفتیم. دو هکتار، پهنه‌ی واقعا قابل توجهی از زمینه. شاید براتون جالب باشه بدونید موسسه‌ای که برای ساخت معهدی از آن خود، چنین مجموعه‌ای رو بنا کرده، چه مسیری رو پشت سر گذاشته.

ایده‌ی اولیه‌ی پشت احداث این مجموعه، از انجمن‌های مردمی ارامنه بود که تا پیش از این در عرصه‌ی ورزش و فرهنگ، حسابی فعالیت داشتن و به همین خاطر، برای ایجاد تشکیلاتی یکپارچه، به فکر ایجاد مجموعه‌ای فرهنگی-ورزشی افتادن.

اولین جلسه‌ی انجمن‌های ارامنه، در سال ۱۳۲۲ تشکیل شد و با حضور ۱۲۲ نفر از جوانان ارمنی، توافق بر سر تاسیس سازمانی مشترک به اسم «انجمن فرهنگی نوجوانان ارمنی» شکل گرفت که بعدا به «آرارات»، تغییر نام داد. اینطوری شد که مجموعه‌ی آرارات کنونی، با اجاره‌ی یک اتاق در محله‌ی یوسف‌آباد تهران کار خودش رو آغاز کرد. بعد از اون، دو دفتر دیگه در خیابون سی‌تیر و خیابون نوبهار در محله‌ی فردوسی احداث شد.

فعالیت‌های ورزشی و فرهنگی مثل تشکیل تیم‌های ورزشی، اجرای موسیقی و نمایش در این مجموعه شکل گرفت و کم‌کم مسابقات بین شعب باشگاه، برگزاری سالانه‌ی المپیک ارامنه، المپیک دانش‌آموزی مدارس ارامنه‌ی تهران و المپیاد علمی-ورزشی پیشاهنگان، به پای ثابت رویدادهای آرارات تبدیل شد.

در حال حاضر از اون سه دفتر، مقرّ خیابون نوبهار هنوز به قوت خودش باقیه و آمفی‌تئاتری برای تمرین و اجرای نمایش و موسیقی هست و باشگاه آرارات هم که به عنوان یک نمونه‌ی تمام عیار از یک کلوپ و انجمن ارامنه، فعاله.

داخل باشگاه فرهنگی ورزشی آرارات
گالری باشگاه آرارات
نگارخانه‌ی باشگاه آرارات
آرشیو موزه‌ی باشگاه آرارات
آرشیو باشگاه آرارات

از مدال و نشان سخن به میون آوردیم. مدال‌هایی که در باشگاه آرارات موجوده، دستاورد ۵۲ سال مسابقاته. جالبه که این مجموعه تا به امروز در حال تکمیل شدنه و هر سال، مدال‌های نخبگان ارمنی به این مجموعه اضافه می‌شه.

مدال‌های ارامنه در باشگاه آرارات
مدال‌ها و لوح‌های ورزشی و فرهنگی در باشگاه آرارات

آرارات پر از یادگاری‌ها و اشیاء جالبه که پشت هر کدوم، قصه‌ای منتظر تعریف شدنه. مثلا دوچرخه‌ای در دفینه‌ی این مجموعه موجوده که صاحبش، آشت عابدیان، از تهران تا پاریس رو باهاش رکاب زده. برای عبور از هر خطّه‌ای، سندی برای گذر لازم بوده که آقای عابدیان، همه‌اش رو نگه داشته و به باشگاه آرارات اعطا کرده.

موزه‌ی باشگاه فرهنگی ورزشی آرارات
ماشین تایپ قدیمی در موزه‌ی باشگاه فرهنگی ورزشی آرارات

امروزه مجموعه‌ی آرارات علاوه بر اینکه محلی برای تعامل جامعه‌ی ارامنه‌ست، حافظ بخش مهمی از میراث فرهنگ و معماری شهر تهران هم به شمار می‌آد؛ مسئولیتی که در یکی از دشوارترین گذرگاه‌های تاریخی به بهترین نحو توسط بخش دغدغه‌مند جامعه‌ی ارامنه، در حال رخ دادنه.

باشگاه آرارات

در انتها باید بگیم که این باشگاه، فضایی مختص به ارامنه‌ست و ورود به اون بعضا از طریق یک سری تورها، برای عکاسی حرفه‌ای و تهیه‌ی گزارش‌های ویژه مثل این شماره از گنجینه که در تابستان ۱۴۰۱ به مناسبت ۷۸ سالگی مجموعه‌ی آرارات تهیه شد، ممکنه.

با تشکر از سرکار خانم فرمانیان، آقای آرا زادوریان و کادر باشگاه فرهنگی ورزشی آرارات که در تهیه این گزارش ما رو همراهی کردن.

شبکه‌ پیاده

پیاده، یک رسانه‌ی شهری و برای تهرانه؛ به این معنی که از اتفاق‌های شهر، فضاها و مغازه‌ها، تاریخچه و اخبار پایتخت صحبت می‌کنه و در تلاشه پیوند بین شهر با شهروندان رو قوی‌تر کنه.

نظرتون چی بود؟

Your email address will not be published.

تازه ترین گزارش ها

بهار در شیب‌های سهروردی

بزنیم به دل سهروردی که کوچه‌‌خیابون‌های پر شیب و خونه‌های دو‌سه‌طبقه‌ی ویلایی و اغذیه‌فروشی‌های نوستالژیکش ما