اسم سرقبرآقا رو تا حالا شنیده بودید؟

سرقبرآقا آرامگاهیه در حوالی خیابون مولوی تهران. آرامگاهی که تصویر گنبد کبودش، منظره‌ای آشنا برای عابران خیابون شمالی-جنوبی صاحب جمع که مولوی رو قطع می‌کنه، به شمار می‌آد.

در عصر قاجاریه و پیشتر از اون، شهرها برای مشخص کردن مرز و حدودشون، دروازه‌هایی داشتن که طبیعتا راه ارتباطی اون شهر با جاهای دیگه به حساب می‌اومد. اگه کسی قصد تجارت و بازرگانی داشت هم باید اول بار و بندیلش رو از همون دروازه‌های شهر رد می‌کرد. اینطوری بود که تا شعاعی از دروازه‌ها، بساط خرید و فروش برپا بود و هنوز هم که هنوزه، ردپای معاملات و سوداگری اون روزها، باقی مونده. مثلا راسته‌ی جاروفروش‌ها بخشی از این ردپایِ همچنان موجوده.

خلاصه اینطوری بود که اطراف سرقبرآقا و دروازه‌ی خیابون صاحب‌جمع که یک جورهایی با بافت بازار بزرگ تهران هم همگونی داره، راسته‌‌ای از بُنک‌داری‌ها و بنگاه‌ها و انبارها شکل گرفت؛ مثلا انبار غله‌ی تهران در همون حوالی بود – و هنوز هم خیابونی به نام «انبار گندم» در اون اطراف وجود داره – و همه‌ی این‌ها، صاحب جمع رو به خیابونی مهم و پر رفت‌وآمد در شهر بدل می‌کرد.

یه نمونه‌ی دیگه از رونق خرید و فروش در نزدیکی خیابون مولوی، راسته‌ی صابون‌فروش‌ها بود که به زمان خودش، حسابی رونق داشت و از هر جای تهران برای خرید صابون به سراغشون می‌اومدن؛ چرا که کارگاه‌های صابون‌پزی‌ درست پشت خیابون بود و به قولی، آب، از سرچشمه می‌اومد! البته الان این راسته شکل کاملا متفاوتی به خودش گرفته و جای اون حجره‌های قدیمی رو بهداشتی‌فروشی‌های جدید پر کرده.

درباره‌ی راسته‌ی صابون‌فروش‌ها گفتیم. از نشونی‌های دوران رونق دادوستد در خیابون صاحب جمع، یک حجره‌ی صابون‌فروشی قدیمیه که از همون دهه‌ی ۴۰، دست‌نخورده باقی‌ مونده و هنوز هم همه‌ صابون‌هاش رو خودش می‌پزه: «صابون فروشی صالحی». حالا قصه‌‌ی این مغازه چیه؟

حاج یوسف صالحی، از سال ۱۳۲۲ با کارگری در یکی از این کارگاه‌های صابون‌پزی کارش رو شروع کرد و سال ۴۱ حجره‌ی خودش رو راه انداخت. پسر حاج یوسف، آقا محمد، همیشه کنار دستش بود. از سال ۸۰ که حاج یوسف از دنیا رفت، مسئولیت اداره‌ی مغازه با آقا محمد شد؛ مرد خوش‌برخوردی که با خوش‌رویی از مشتری‌ها میزبانی می‌کنه و به همراه پسرش، کسب‌وکار خانوادگیشون رو حفظ کرده.

از همون اول، چیدمان پشت شیشه‌ی مغازه با «صابون‌های برگردون» توجهتون رو جلب می‌کنه. منظور از صابون برگردون هم، نوعی سنتی از صابونه که چندین و چند سال عمر می‌کنه و هرچی عمرش بیشتر بشه، بهتر تمیز می‌کنه!

وقتی وارد مغازه می‌شید، بوی چربی، زیتون، قهوه و مواد شوینده حس جالبی بهتون می‌ده. آقا محمد، حال و هوای مغازه رو مثل گذشته نگه داشته و همه‌ی وسایل از همون دوره، دست‌نخورده باقی مونده.

در صابون فروشی صالحی انواع مختلفی از صابون، مثل صابون برگردون مخصوص سر و صورت، تا صابون زیتون، صابون روغن شترمرغ، صابون قهوه و صابون زردچوبه پخته می‌شه که کاربردهای متفاوتی داره؛ درمان اگزما، بهبود خشکی پوست و تقویت مو فقط چند مورد از خواص این صابون‌های سنتی و عاری از مواد شیمیاییه.

اگر خودتون یا اعضای خانواده‌تون هنوز هم از صابون برگردون استفاده می‌کنن، یا اگر دوست دارید حال و هوای متفاوت این صابون‌فروشی رو تجربه کنید، در یک فرصت مناسب به صابون‌فروشی صالحی سر بزنید و یابنده‌ی این حس متفاوت باشید.


نشونی صابون‌فروشی صالحی در تهران: خیابون مولوی، خیابون صاحب‌جمع، بعد از انبار گندم، پلاک ۱۳۹

شبکه‌ پیاده

پیاده، یک رسانه‌ی شهری و برای تهرانه؛ به این معنی که از اتفاق‌های شهر، فضاها و مغازه‌ها، تاریخچه و اخبار پایتخت صحبت می‌کنه و در تلاشه پیوند بین شهر با شهروندان رو قوی‌تر کنه.

Recent Posts

قسمت اول پادکست رادیو پیاده: موزه‌ی هنرهای معاصر

موزه‌ای تو محله‌ی امیرآباد و خیابون کارگر هست که شماری از ارزشمندترین آثار دنیای هنرهای…

2 هفته ago

مسیر پیاده‌گردی تهران-هالیوود

لاله‌زار از اولین خیابون‌هایی بوده که توی دوره‌ی حکومت ناصرالدین‌شاه قاجاری ساخته می‌شه و به…

1 ماه ago

در مسیر هنر مدرن تهران

قدم گذاشتن جای ردپای هنرمندان پیشرو هنر معاصر تهران، از منصور قندریز تا کامران دیبا…

1 ماه ago

از خانه‌ی نیما تا باغِ امیرتیمور

نجواهای شاعرانه‌ی خالق «شعرِ نو» و روایتی تراژیک از صاحب‌آوازِ «الهه‌ی ناز»، باغ‌هایی برای ییلاق…

1 ماه ago

بهار در شیب‌های سهروردی

بزنیم به دل سهروردی که کوچه‌‌خیابون‌های پر شیب و خونه‌های دو‌سه‌طبقه‌ی ویلایی و اغذیه‌فروشی‌های نوستالژیکش…

1 ماه ago

از پارک امین‌الدوله تا کاباره‌ی رنگین‌کمان

ز بوی پیچ امین‌الدوله تا رنگ‌های نئونی پیست رقص، از فضای فراغتی و خصوصی عصر…

1 ماه ago