اطلاعات کلی مسیر پیادهگردی پارک فرح
- نام مسیر: هنرگردی حوالی بلوار الیزابت و پارک فرح با آقایان دیبا و فرمانفرمایان
- هدف از مسیر: آشنایی با غنای هنر و معماری در شهر و توجه به مجسمههای شهری تهران
- محدوده مسیر: پارک لاله و حوالی آن
- زمان لازم برای طی مسیر: حدود ۲ ساعت
- دسترسی معلولین: امکانپذیر
چرا پارک لاله؟
به خاطر داریم که یک روز، یکی از همراهان پیاده دربارهی پارک لاله، نظر جالبی گذاشته بود؛ اون نوشته بود که: «پارک لاله جاییه که هنوز میتونی توش ارزون تفریح کنی».
بعد از گذشت این همه سال از ساخت این پارک، این حرف شاید بهترین تعریف از تفکر پشت شکل گرفتن پارک لاله بوده؛ پارکی که درست وسط بافت مدرن شهر واقع شده و تا به امروز در سطوح مختلفی پاسخگوی نیازهای شهره.
همین حفظ اهمیت و مربوط بودن در روزگار امروزه که باعث میشه لازم باشه با وجود شناخت عمومی از این پارک، باز هم سری به اون بزنیم و این دفعه با دقت بیشتر، کنجهای اطرافش رو بکاویم.
ایستگاه اول: برجهای دوقلو سامان و ساختمان سابق وزارت کشاورزی
آدرس برجهای سامان: بلوار کشاورز، حد فاصل خیابانهای عبداللهزاده و حجاب
نقطهی شروع ما، پای «برجهای دوقلوی سامان» در بلوار کشاورزه؛ یکی از آثار شاخص «عبدالعزیز فرمانفرمائیان» در تهران. برجهای سامان اولین نمونه از ساختمانهای مرتفع مسکونی در تهران به حساب میان که در سال ۱۳۴۹ به بدنه شهر اضافه شدن. سایهی همکاری «نادر اردلان»، معمار خوشفکر اون سالها در پروژه سامان به قدری سنگینه که در برخی منابع معماری، دوقلوهای سامان منتسب به اردلانه!
همجوار این برج های بتنی، برِ خیابون حجاب، سازهی شیشهای «ساختمان وزارت کشاورزی» سابق قرار داره که اون هم کار فرمانفرماییانه و در سال ۱۳۵۴ تکمیل شده. قرار گرفتن این سه سازهی عظیم و مدرن و مکعبیشکل با مصالح بتن و شیشه، این نقطه از شهر رو تبدیل کرده به موزهی بلندمرتبههای سبک بینالملل تهران. وقتی از کنار این حجمهای مکعبی رد میشید، میتونید حضور و تاثیرشون رو روی خودتون و شهر احساس کنید.
روزگاری، متفکری مثل جلال آل احمد این ساختمونهای سبک بینالملل رو به عنوان عوامل ازخودبیگانگی و نمادهایی غربی و جداافتاده از ریشه و فرهنگ ایرانی-اسلامی تفسیر میکرد. اما امروز، اونها فقط نسخههایی از زبان معماری مدرنیسم تلقی میشن که زمانی رایج بوده و نمونههای مشابه متعددی ازش رو میشه در سرتاسر جهان دید.
ایستگاه دوم: باغ ژاپنی پارک لاله
آدرس باغ ژاپنی پارک لاله: بلوار کشاورز، بعد از تقاطع حجاب، ضلع جنوب شرقی پارک لاله
«باغ ژاپنی پارک لاله»، نسخهای کوچک از باغآرایی ژاپنی به شمار میآد. در این بخش از پارک، میتونید خیلی از نمادهای فرهنگ ژاپنی که ریشه در تفکر ذن و تعلیمات شینتوئیسم (آئین باستانی ژاپن) دارن رو پیدا کنید؛ مسیرهای آب و برکه و پلههای سنگی نمادینش، مسیر سنگچین شده و حتی چند درخت گیلاس ساکورای ژاپنی، حال و هوای شرق دور رو در این قسمت از پارک ایجاد کرده.
پارک لاله از لحاظ تنوع گونههای گیاهی خیلی غنیه و چند شیوه باغآرایی مختلف رو در کنار هم قرار داده که از این لحاظ، نمونهای غنی برای بررسی طراحی منظر و محوطهسازی به حساب میاد. این پارک در سال ۱۳۴۵ با اسم «پارک فرح» به بافت شهر تهران اضافه شد و قرار بود در بافتی شطرنجی و مابین آسمانخراشهای دور و برش، نقش سنترال پارک رو بازی کنه! البته حالا شاید بعد از گذشت دههها برای کلان شهر امروزی، فقط یه پارک با اندازهی متوسط در مرکز شهر باشه، اما روزگاری، بافت و محدودهی پارک لاله یکی از نمادهای بلندپروازی حاکمیت وقت بود.
ایستگاه سوم: موزهی هنرهای معاصر
آدرس موزهی هنرهای معاصر: خیابون کارگر شمالی، ضلع غربی پارک لاله
حین حرکت در خیابون کارگر به طرف شمال و در امتداد پارک، مجسمهی برنزی کره زمین اثر «آرنالدو پومودورو»، نشونهی خوبیه که بهمون یادآوری کنه داریم به موزهی هنرهای معاصر نزدیک میشیم؛ جایی که در ساعات بسته بودنش، دلباختههای هنر به در شیشهایی و نردههای سیاهرنگش با حسرت نگاه میکنن و در هر بازگشایی، با وجود تمام کسریها و حاشیههای این موزه، سر زدن بهش رو از قلم نمیاندازن.
موزهی هنرهای معاصر تهران یکی از بزرگترین گنجینه های هنر مدرن جهان و همچنین قسمت بزرگی از آثار تاریخ هنر معاصر غرب به ارزش بیش از ده میلیارد دلار رو درون خودش جا داده. ساختمان موزه که در سال ۱۳۵۶ به بهره برداری رسید، توسط «کامران دیبا» طراحی شده؛ معماری که پارک شفق یوسفآباد هم اثر قلم اونه. دیبا در شکل دادن به حجم موزه، از شکل بادگیرهای سنتی معماری ایرانی الهام گرفته و این خودش ساختمان موزه رو از لحاظ معماری، به نمونه ای قابل اعتنا در معماری معاصر ایران تبدیل کرده. نمونههایی از سازهی بادگیر در تهران، در محلهی اودلاجان و امامزاده یحیی قابل شناساییه.
باغ مجسمه و بازارچهی پارک لاله
آدرس بازارچهی پارک لاله: خیابون کارگر شمالی، ضلع غربی پارک لاله
یک مقدار که به مسیرتون در امتداد پیادهروی خیابون کارگر ادامه بدید، در همسایگی موزه، به یک تکه زمین چمنکاری شده میرسی که مجسمههای ارزشمند داخلش، توجه هر رهگذری رو به خودش جلب میکنه؛ اینجا «باغ مجسمهی موزه هنرهای معاصر» نام داره که در اون هنر، شهر و شهروندان با همدیگه وارد تعامل و گفتگو میشن. در حقیقت اینجا شهر تبدیل میشه به موزه و پیادهها از هر قشری، نقش مخاطبان این موزه رو پیدا میکنن.
مجسمهکارهای بهنام و مشهور زیادی در این باغ زیبا، اثر دارن؛ مجسمهی «در ستایش پابلو نرادا» از «ادوارد چیلیدا»، «گلابی خاردار» از «الکساندر کالدر»، «نقش جُدَی» از «ماکس ارنست» و «تقدیس ۱» از «پرویز تناولی» تنها چند نمونه از آثار فاخر این باغ هستن که به نظر میرسه خیلی عادی و بیتفاوت از کنارشون عبور میکنیم. تازه؛ همزمان با نمایشگاه «تونی کرگ»، هنرمند انگلیسی در سال ۱۳۹۶، یک مجسمه از این هنرمند به باغ اضافه شد و این مجموعهی بینظیر در سطح کشور رو، از قبل هم دیدنیتر کرد.
حالا اگر چند قدم بیشتر، خیابون کارگر رو به سمت شمال طی کنید، چشمتون میخوره به یک ورودی بتنی که راه داره به داخل «بازارچهی خود اشتغالی پارک لاله». بازارچهی پارک لاله در حال حاضر، یک گذر اجتماعی برای کسبوکارهای کوچک هست و در اون، از خیاطی و تعمیراتیهای گوناگون پیدا میکنید تا مغازههای ریز و درشت کاسه و کوزه و دستسازه. غذاخوریها و یکی، دوتا کافهی این بازارچه هم طرفداران خودشون رو دارن و برای یک وعده غذای گرم و کارراهبنداز، مناسب هستن.
این بازارچه، اگرچه از تعریف فضای اولیهاش دور شده اما همچنان داره به شکلی از فعالیت اجتماعی در بستر شهر کمک میکنه. حالا ممکنه بپرسید: مگه کاربری اولیهی بازارچهی پارک لاله چی بوده؟
حقیقتش اینه که این بازارچه، عنوان «گذر فرهنگ و هنر» رو هم یدک میکشه یا دستکم، میکشیده. اینجا قرار بوده محل برگزاری کلاسها و جلسات فرهنگی و هنری باشه؛ مثلا شعرخوانی، نقد کتاب و مواردی از این دست… کمی شبیه به فضای فرهنگسرای ابن سینا در شهرک غرب که حتی بنرهای فعالیتهاش رو هم در خیابون نصب میکنه و در گذر سالها، جایگاه خودش به عنوان یک پاتوق فرهنگی بانشاط رو حفظ کرده.
داخل این بازارچه که در سال ۱۳۶۷ تاسیس شده، توسعهنیافتهست و خبری از هجوم پول و سرمایهی کلان و جلال و جبروت نیست. چیزی که دیده میشه، غرفههای جمعوجور و سرزندهایه که توسط صاحبین کسبوکار با سرمایههای اندک گردونده میشه. شاید همینه که اینجا رو باب دل مردم محله و منطقه کرده و زنده نگهش داشته؛ یک مجسمهی زندهی شهری در همسایگی باغ مجسمه!
ایستگاه پنجم: موزه فرش و نمازخانه موزه فرش
آدرس موزهی فرش ایران: تقاطع خیابون کارگر شمالی و فاطمی، ضلع شمال غربی پارک لاله
از بازارچه که بزنید بیرون و کارگر رو به سمت شمال ادامه بدید، نرده های «موزهی فرش ایران»، منظرهی سمت راستتون رو تعریف میکنه. همین جا بگیم که این نردهکشیهای اطراف موزهی فرش و موزهی هنرهای معاصر و تفکیک فضاها، یکی از ضعفهای طراحی شهریه که از مثل آفت به جون شهر افتاده. خلاصه که برای ورود به محوطهی موزهی فرش، باید خیابون کارگر رو تا تقاطع فاطمی طی کنید.
موزهی فرش که کار ساخت اون از ۱۳۴۰ نیمهکاره رها شده بود، یکی دیگه از کارهای عبدالعزیز فرمانفرماییان است که سال ۱۳۵۶ رسما افتتاح شد. با اینکه کلیت فرمِ بتنیِ ساختمون موزهی فرش مدرنه، اما ستون های تزئینیِ بیرونیِ اون با الهام گرفتن از دار قالی و سیاهچادرهای عشایری، این ساختمان رو تا حدی بومیسازی کرده.
حالا وارد محوطهی موزه میشید. در مسیر بین ورودی اصلی و در موزه، در نگاه اول، یک مکعب بتنی قرار داره، یعنی «نمازخانهی موزه فرش»؛ اثری بدیع در تاریخ معماری معاصر ایران که توسط کامران دیبا بین سال های ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ در محوطهی موزهی فرش ساخته شد.
بنای نمازخونه، متشکل از دو مکعب تودرتوی بتنی و بدون سقفه؛ حجمهایی ناب که در محل نمازخانهی کارگران پیشین جا گرفته و نمونهای موفق از شکل دادن به فضا، بدون اضافهگویی و استفاده از عناصر تزئینی به شمار میآد.
از میون شکاف جنوب غربی این نمازخونه در جهت قبله، اِلِمانی از نمادهای شیعی در فاصلهی ۶ تا ۷ متری قرار داره. با مکث در نمازخونه و حرکت در فضا، ارتباط و قطعِ ارتباط با محیط پیرامون رو تجربه میکنید؛ به نحوی که در محیطی بدون پنجره، یک لحظه میتونید اون المان رو ببینید و در یک لحظهی دیگه، نه!
ایستگاه ششم: هتل بینالمللی لاله (هتل اینترکنتیننتال)
آدرس هتل لاله: تقاطع خیابان فاطمی و خیابان حجاب، ضلع شمال شرقی پارک لاله
خب… از محوطهی موزه فرش هم میزنیم بیرون و حالا، تقاطع کارگر و فاطمی قرار میگیریم. سمت شمال رو که نگاه کنیم، داد و قال همیشگی محلهی امیرآباد رو میشه حس کر،. اما این بار، مسیر ما به سمت شرقه.
وقتی جانب شمالی پارک رو به سمت شرق میگیریم و میریم، در ضلع شمال شرق پارک، به «هتل لاله» یا «هتل اینترکنتیننتال» سابق میرسیم. این هتل در سال ۱۳۵۰ افتتاح شده و هزینهی ساختش در زمان خودش حدود ۹۰ میلیون تومان برآورد شده. گروه هتلهای اینترکنتیننتال در سال ۱۹۴۶ میلادی، به وسیلهی شرکت هواپیمایی بینالمللی «پان آمریکن» تشکیل شد که حالا حدود دویست هتل در سرتاسر جهان داره. البته بعد از انقلاب، این هتل از گروه مادر خریداری شد و تحت نام هتل لاله به کار خودش ادامه داد. این هتل از معدود هتل های پنج ستارهست که در مرکز شهر تهران خدمت رسانی میکنه.
سخن آخر…
اگه با آسانسور، ۱۱ طبقهی «پاركينگ طبقاتی لاله» رو بریم بالا، میتونیم مسیری که طی کردیم رو در یک نظر ببینیم. از اینجا لکهی سبزرنگ پارک لاله مثل مکثی در بدنهی خاکستری شهر به نظر میآد. این پارک، یکی از ریه های شهر تهران و از محدود پهنههای فرهنگی شهره که تا حدودی تونسته اصالت خودش رو حفظ کنه و ما در این مسیر، تنها از لبهی اون عبور کردیم و به داخلش نرفتیم تا پاتوق شطرنجبازها، غرفههای کسبوکارهای کوچک و جوی آبش رو ببینیم.
حالا که از بالا میتونیم مسیرمون رو مرور کنیم، جا داره به خودمون یادآوری کنیم خیلی از خیابونها و محلههایی که روزانه ازشون عبور میکنیم و به چشممون عادی و بدون هیچ ویژگی جالبی میآد، ارزش دوباره دیدن و از نو کشف کردن رو داره. تهران شاید کلافه و فرسوده شده باشه و رفتوآمد در اون روز به روز آدم رو بیشتر خسته و عصبی کنه، اما هنوز هم لبریز از دیدنیها و گنجینههای آشکار و نهفتهست که تنها با پیادهگردی و پرسه، قابل دریافته.
سلام، ما ۸ ام فروردين ۱۴۰۲ اين مسير پياده گردي رو تجربه كرديم. برج هاي سامان، بلوار كشاورز و همه و همه خوب بودند. فقط چند مورد كه بهتر بود در گزارش ذكر مي شد. موزه هنرهاي معاصر هميشه در حال نمايش نقاشي ها و ساير آثار هنري كه معمولا به عنوان گنجينه موزه مي شناسيم نيست. وقتي ما رفتيم نمايشگاه عكسي از قربان خليلي با عنوان واقعه نگاري انقلاب ۵۷ بود. براي ما كه انتظار ديدن آثار هنري هنرمندان بزرگ رو داشتيم يك كم تو ذوقمون خورد. موزه فرش هم چندان چنگي به دل نمي زد. ولي معماري هر دو موزه باشكو و زيبا بود. شايد پياده به عنوان يك رسانه بتواند صداي ما رو به گوش مسئولين موزه برساند.
سلام نیلوفر عزیز
این درسته که این فضاها پتانسیل خیلی بالایی دارن که ازشون به درستی استفاده نمیشه. فقط تصور آرشیو ارزشمند موزهی هنرهای معاصر و نمایشگاههایی که موزهی فرش میتونه بذاره، هیجانزدهمون میکنه…
ممنونیم از نظرت و خوشحالیم که همراه و همقدم با پیاده هستی ✨👣