یش از ۶۰ سال پیش، در مجاورت محلهی نارمک و در شمال خیابان تهراننو (دماوند کنونی)، محلهای ساخته شد به نام «زرکش». کوچههای این محله، با تابلوهایی مثل شهید وارطان آقاخانیان، شهید وازگن آوانسیان، شهید اینویا و… از چگونگی بافت اجتماعی زرکش خبر میدن. این بافت اجتماعی متفاوت، مربوط به زندگی همشهریان ارمنیمون هست که هر کدوم با سرگذشتی منحصربفرد و از راهی متمایز، ساکن این محله شدن.
مسلمان، زرتشتی، ارمنی و یهودی، سالها در این شهر، در کنار هم زندگی کردهان و شهر رو ساختهان؛ با گذر زمان، بخشی از شهرها به شکل سنتی به اقلیت دینی خاصی تعلق گرفته؛ محلههایی که در اونها، آداب و رسوم و حتی شکلهای خاصی از معماری و شهرسازی دیده میشه. یکی از این محلات، همین محلهی زرکشه که در این پرسه، میخوایم دربارهاش باهاتون صحبت کنیم.
اوایل دههی ۴۰ بود که گروهی از ارامنه برای سکونت به محلهی زرکش اومدن و یک محلهی ارمنینشین رو تشکیل دادن؛ محلهای که اکنون در منطقهی ۸ شهرداری و در جنوب نارمک قرار داره و بخشی از محلهی بزرگترِ وحیدیه محسوب میشه.
اما چیزی که باعث ساخت کوچهای به اسم هلند (در واقعیت بنبست، در محاوره کوچه) در زرکش شد، زلزلهای مهیب بود؛ زلزلهی مهیب روستای بوئین زهرا در قزوین که در شهریور ۱۳۴۱ رخ داد و ظرف چند ثانیه، همهچیزِ این روستا رو به تلی از خاک تبدیل کرد. در نتیجهی این زلزله، مردم بوئین زهرا و بسیاری از روستاهای اطراف، آواره شدن.
بعد از این اتفاق، ملکه جولیانا، ملکهی هلند، از مناطق حادثهدیده بازدید کرد. اون شش هزار متر مربع از زمینهای محلهی وحیدیه رو میخره و ۷۰ واحد متحدالشکل برای اسکان ارامنهی بوئین زهرا میسازه.
کوچهی هلند با این تاریخچه، یادگاری محبت انسانها به همنوعان خودشونه. پس عجیب نیست اگر ساکنین اینجا هم جزو صمیمیترین و بامحبتترین همشهریان ما باشن، که وقتی ازشون سراغ کلیسای معروف محله، «کلیسای تارگمانچاتس» رو میگیری با لهجهی شیرین خودشون، انتهای کوچه رو نشونت بدن. جایی که یک کلیسای آجری با سقف سفالپوش و طاقهای هلالیش به نظارهی آسمون نشسته!
بعد از کلیسای تارگمانچاتس، اون طرفتر از کوچهی هلند، میشه دبیرستان و هنرستان ارامنهی «هوانس طوماسیان» رو از نقاط مهم محله دونست؛ یک مدرسهی ۵۰ ساله با آجرهای بهمنی و جزئیات ویژهای جون شیوهی خاص آجرچینی و جهتگیری پنجرهها به داخل که در نهایت قوس زیبای بنا رو شکل داده.
وقتی در همین حوالی هستید، کافیه لحظهای مکث کنید و چشمانتون رو ببندید، تا بوی گرم شیرینی تازه از یکی از مغازههای قدیمی محله، دوباره به یادتون بیاره که در قلب یکی از اصیلترین محلات ارمنینشین تهران هستید. قنادی لکلک و قنادی ماسیس در همین حوالی هستن و بدون شک، میتونین از هر کدوم نان گاتای ویژهی ارمنی رو تهیه کنید و به عنوان سوغاتی از این پرسه، به خونه ببرید.
جزئیات محله رو میشه در نمای ساده خونههای سیمانی و آجری، پنجرههای یکدست با حفاظهایی قدیمی و پر نقشونگار و تکوتوک بدنهی درختهای قدیمی که از پشت دیوار حیاط خونهها دیده میشه، درک کرد.
زبان و صداهای کمتر شنیدهشده و تابلوهایی با الفبای متفاوت که در محلهی زرکش دیده میشه، کمتر در جاهای دیگهی شهر دیده میشه. زرکش و محلههای اقلیتنشین دیگه، نقاطی باهویت و نشانی از دنیایی که به شدت در حال از دست دادنه، هستن. این محلهها از یکپارچگیِ نسبی برخوردارن و لازمه برای فراموش نکردن اینکه تهران زمانی از تنوع اجتماعی چشمگیر و قابلتوجهی برخوردار بوده، در اونها به گشت و گذار پرداخت. البته این تنوع اجتماعی، هنوز هم وجود داره؛ فقط انگار دیگه جنبهی هویدای خودش رو از دست داده. آیینها، خوراکیهای مخصوص، شیوهی پوشش و گویش متفاوت… همهی اینها زیر سیاستهای یکپارچهسازی یواش یواش در حال محو شدن هستن، اما به این معنی نیست که افرادی که این حامل این هنجارها و آشنا با این نمادها هستن، دیگه نباشن.
دو سه سالی هست که خبر از ثبت کوچهی هلند به عنوان میراث ملی کشور بهگوش میرسه. اگرچه چشم ما از این خبرها دیگه آب نمیخوره، اما شاید ثبت ملی این کوچه، نابهسامانیهای بصریش رو اصلاح کنه، به تاریخچهاش هویت ببخشه تا نهفقط به نمادی برای دوستی ملت ایران و هلند تبدیل بشه، بلکه بین شهر و مردمش هم، آشتی برقرار کنه.
دسترسی به محلهی زرکش و کوچه هلند:
برای رسیدن به محلهی زرکش با مترو، ایستگاه فدک در خط ۲ متروی تهران (خط آبی تیره) مقصد شماست. بعد از پیاده شدن از مترو، خیابون مدنی رو پیدا کنید و برید به سمت غرب تا به تقاطعش با خیابون گلشندوست برسید. اون تقاطع رو بگیرید بیاید به سمت پایین. کمی که پایین بیایید، به قنادی ماسیس و قهوهی آرمن میرسید و این، یعنی شما به مبدا رسیدید!